Tuesday, March 30, 2010

سیزن٩


پشه از سیزن قبل به سیزن ٩ می امد که یکهو به یادش افتاد تولد پسر خاله اش پیژن است . پس برای خرید کادو در پیاده روی شلوغی به سمت مرکزشهر به حرکت افتاد؛ هوا شلوغ و پیاده رو آلوده ، بوی روغن ترمز فضارا پر کرده بود. صدای بوق ماشین ها و فریاد مردم ، به درد فیلم (صدای بوق ماشین ها و فریاد مردم) می خورد. پشه در حالی که مغازه ها را یکی پس از دیگری رد میکرد به شام شب تولد و سایز کمر پیژن فکر میکرد که ماشینی اورا زیر میکند.


با تشکر از جاپونی ها که هنوز حضور گرمی حتی در پشت صحنه دارند

با تشکر از پرویز پرستویی(بدلکار این قسمت)؛

با تشکر از سایز کمر پیژن

با تشکر از موسیقی متن فیلم(صدای بوق ماشین ها و فریاد مردم)؛

با تشکر از خوانواده ی پیژن اینا

با تشکر از حجم حجیم جمعیت

با تشکر ازاتوموبیل هایی که در پیاده رو رفت و آمد میکنند

با تشکر از شرکت آب و فاضلاب منطقه

با تشکر از مرد مغازه دار، زن خریدار، دولت بیدار، گل فروش بید دار، عینک مارک دار، فیلم صحنه دار، نوشابه ی گاز دار، آدم پولدار، سی دی خش دار، زن سیبیل دار، دکتر سیکل دار، عسل موم دار، مرد کلاهبردار ، پیجر و رادار، حسنی مکتب دار، سیگار فیلتر دار، کفش بند دار و میز پایه دار


پاییز٤٤